چندی پیش خبر رسید که محمود استادمحمد کارگردان و نمایشنامهنویس که مدتی است درگیر بیماری سرطان کبد است با مشکل تهیه دارو مواجه شده است. این خبر که نیمههای خردادماه توسط دختر این هنرمند اعلام شد، بازتابهای متعددی را داشت؛ بهخصوص اینکه قبلا این هنرمند برای روند درمان خود با هزینه بالای درمان سرطان مواجه بود و امروز با نبود داروها.
از جمله بازتابهای این موضوع بیانیه انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر و گزارش رسانههای دیگر بود. در بیانیه انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر، نوک پیکان انتقاد به سمت مدیران فرهنگی و غیرفرهنگی نشانه رفته بود که بر رنج یکی از هنرمندان چشم فروبستهاند. این بیانیه با اشاره به مبلغ 20میلیون تومان برای هزینه دارو و گرو زندگی یک انسان در برابر این مبلغ اندک حجت را بر مدیرانی که میتوانند تعلل کنند تمام کرده و درآخر با اظهار امیدواری که روزی نرسد که «کاراز دست شده باشد ما مجبور باشیم در آن شرایط که دوباره همه برای سخنرانی از یکدیگر پیشی میگیریم، این بیانیه را بهعنوان اسبابی برای یادآوری ایشان بهکار بندیم.» بیانیه خود را به پایان برده است. با وجود بازتابهای متعدد این موضوع سرانجام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تهیه داروی خالق نمایشنامههای«آسید کاظم»، «شب بیستویکم» و «آخر بازی» قول مساعد دادهاست. مانا استاد محمد(فرزند محمود استاد محمد) در مورد تهیه داروی پدرش گفت: طی مکاتباتی که آقای حسینی وزیر ارشاد با وزیر بهداشت داشتهاند، قولهای مساعدی دادهاند که بتوان داروی پدر را از داخل کشور تهیه کرد.
دختر استاد محمد ضمن اعلام اینکه حال این هنرمند بهعلت مصرف نکردن دارو طی یکماه گذشته نامناسب بوده است، اعلام کرد: دکتر معالج ایشان قرار است امروز نتیجه نهایی آزمایشها را اعلام کند تا ببینیم واکنش کبد در ارتباط با یکماه عقب افتادن داروها چه بوده است.
استاد محمد تنها هنرمند بیمار نیست که نیاز به کمک ومساعدت مسئولان دارد. امری که مدیران فرهنگی و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را فراموش کردهاند. این روزها هنرمندان زیادی با مشکلات مالی و بیماری فراوان دست و پنجه نرم میکنند.
وعده راهاندازی بیمارستان مخصوص هنرمندان، صندوق حمایت از هنرمندان و مؤسسه پیشکسوتان هنرمند امری است که مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از آن بهعنوان بیلان و افتخار دوران کاری خود نام میبرند. چندی پیش سیدمحمد حسینی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد که به مناسبت نیمه شعبان بهحساب هر یک از هنرمندان پیشکسوت 150هزار تومان واریز خواهد شد. مبلغی که سالهای قبل 120هزار تومان بود که البته خود وزیر فرهنگ و ارشاد هم میداند که این مبلغ و در این شرایط «کمکهزینه ناقابلی» خواهد بود.
اما این تمام وعدههای مسائل بیماری و بیمه هنرمندان نیست. گرچه این مدیران همواره از موسیقی محلی بهعنوان مفاخر ملی یاد میکنند و این وعده را میدهند که از هنرمندان حمایت میکنند، اما این وعده هم فراموش شدهاست، نمونه آن قلیچ انوری یکی از مفاخر موسیقی ترکمن صحراست که این روزها دربیمارستان بستری است و عدمرسیدگی بیمارستان باعث اعتراض خانواده این هنرمند شدهاست. همچنین چندی پیش خبری از نابینا شدن احمد احمدی خواننده بومی منطقه کهگیلویه و بویراحمد و ممسنی بهعلت بیتوجهی مسئولان به گوش رسید. شاید همین عدم تحقق وعدههاست که باعث شد شهرام ناظری در آیین بدرقه احمد ابراهیمی، خواننده عنوان کند: وقتی این گوهرهای ارزنده زنده هستند، باید به آنها ادای دین شود و آن موقع است که باید به فکر این گوهرهای ارزنده باشند. چه فایده دارد اکنون سخنرانی یا تعریف کنیم؟ این کار راه به جایی نمیبرد. باید سالها یا قرنهایی بگذرد که سیستمی بهوجود آید تا این مُردهپرستی پایان یابد و زمانی که این بزرگان در قید حیات هستند، به آنها سر بزنند.